جدول جو
جدول جو

معنی رود غابه - جستجوی لغت در جدول جو

رود غابه
(بَ)
رودی است در مدینه. (نخبه الدهر دمشقی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رودابه
تصویر رودابه
(دخترانه)
فرزند تابان، زن پسرزا، نام قلعه ای در غرب ایران، مرکب از رود (فرزند) + آبه (روشنی)، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر سیندخت و مهراب کابلی، همسر زال زر و مادر رستم پهلوان شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
(خَ رِ بَ)
نام آبی است در بالای غرقده و متعلق به گروهی از بنی غنم بن دودان که آنان را بنی کذاب گویند، در بالای آب مزبور آبی است بنام قلیب. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قُ رَ بَ)
رودباری است. و این ممنوع الصرف است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بَ / بِ)
نام دختر مهراب کابلی است که زال او را خواست و رستم از او تولد یافت. (برهان قاطع). نام دختر مهراب کابلی بود که زال او را بدید و بخواست و بگرفت و رستم از او بزاد. (آنندراج) (از فرهنگ نظام). آب در آخر کلمه به معنی تابش و جلوه، و رود بمعنی فرزند است. رودابه یعنی فرزند تابان یا اینکه دارای رشد و نمو وقامت تابان، چون رود بمعنی نمو و رشد و روییدگی است (؟) (فرهنگ شاهنامه). صاحب فرهنگ نظام آرد: حرکت حرف اول رودابه مشکوک است. در سنسکریت ردس بمعنی بهشت است و اب بمعنی حاصل کردن و معنی ترکیبی رودابه دادۀ بهشت است (؟) -انتهی. رجوع به ولف شود، نام قلعه ای که رودابه در آن توطن ومقام داشته است. (از برهان قاطع) (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رود خانه
تصویر رود خانه
زمینی که سیلاب رود در آن جاری باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رود جامه
تصویر رود جامه
هر ساز زهی ذوالوتر، نوعی ساز جمع رود جامگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رود جامه
تصویر رود جامه
((مِ))
ساز زهی
فرهنگ فارسی معین